در حالی که جفت ارز EURUSD تقریباً یک چهارم از کل حجم معاملات روزانه فارکس را تشکیل میدهد، جفت ارزهای فرعی مانند AUDCAD و EURCHF به دلیل نوسانات آن نادیده گرفته میشوند.
با این حال، دقیقاً ماهیت نوسانی و نادیده گرفته شده آنهاست که آنها را به ابزاری قدرتمند برای تنوعبخشی تبدیل میکند.
اگر کل استراتژی معاملاتی شما حول محور جفت ارزهای اصلی میچرخد، نه تنها فرصتها را از دست میدهید، بلکه به طور بالقوه در حال ایجاد یک سبد سهام با کمبود شدید تنوعبخشی هستید. بیایید پرده از روی این جفتهای اشتباه برداشته شده برداشته و بررسی کنیم.
در سایتهای اجتماعی با ما باشید
جفت ارزهای فرعی در فارکس چیست؟
جفت ارزهای فرعی (Minor pairs) بنام جفت ارزهای متقاطع (Cross-currency pairs) نیز نامیده میشوند. اینها جفتهایی است که تشکیل شده از ارزهای قوی و سیال دنیا به استثنای دلار/دالر آمریکا است. چون دالر آمریکا شامل نیست این جفت ارزهایی است که فرعی است — نه اصلی یا ماژور.
به زبان دیگر؛ جفت ارزهای فرعی، هر ترکیبی از دو ارز اصلی غیر از دلار آمریکا از این گروه هستند: یورو، پوند انگلیس، ین ژاپن، فرانک سوئیس، دلار کانادا، دلار استرالیا و دلار نیوزلند.
مثالهای رایج عبارتند از:
- EURCHF: یورو در مقابل فرانک سوئیس
- GBPAUD: پوند انگلیس در مقابل دلار استرالیا
- AUDCAD: دلار استرالیا در مقابل دلار کانادا
- EURGBP: یورو در مقابل پوند انگلیس
این جفتها با جفت ارزهای نامتعارف که شامل یک ارز اصلی و یک ارز از یک اقتصاد در حال توسعه مانند دلار آمریکا در مقابل لیر ترکیه (USDTRY) هستند، متفاوت هستند. ارزهای فرعی نسبت به ارزهای ماژور یا اصلی نقدینگی کمتری دارند اما نسبت به ارزهای نامتعارف پایدارتر هستند و آنها را در یک موقعیت استراتژیک میانی قرار میدهند.
چرا ارزهای فرعی فارکس؟
مزیت اول: نوسانات بیشتر: چرا تابها اتفاق میافتد؟
نوسانات شدید در جفت ارزهای فرعی تصادفی نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم ساختار بازار آنهاست. در حالی که «نقدینگی کمتر» عامل اصلی است، «حساسیت منطقهای» و «پوشش کمتر رسانهی» عوامل دیگری است که حرکات قیمت را تشدید میکنند:
اثر نقدینگی کمتر
یورو در مقابل دلار آمریکا پرمعاملهترین ابزار مالی در جهان است. این حجم عظیم، بازار عمیق و نقدشونده ایجاد میکند که در آن میتوان سفارشات بزرگ را بدون تغییر شدید قیمت جذب کرد.
اما جفت ارزهای فرعی که در حجمهای بسیار کمتری معامله میشوند، “استخر” کمعمقتری از سفارشها دارند. یک معامله بزرگ میتواند باعث ایجاد موج قیمتی قابل توجهی شود که منجر به اسپردهای گستردهتر و دامنههای روزانه (فاصله میان حداقل قیمت و حداکثر قیمت) بزرگتر میشود.
حساسیت منطقهای
جفت ارزهای فرعی، لنزهایی با تمرکز بیش از حد بر اقتصادهای خاص هستند. جفت ارزی مانند AUD/NZD یک نماینده خالص برای رابطه اقتصادی بین استرالیا و نیوزیلند است و به دادههای منطقهای مانند تولید ناخالص داخلی چین (یک شریک تجاری کلیدی) یا قیمت لبنیات واکنش شدیدی نشان میدهد.
به طور مشابه، EURCHF به هرگونه بیثباتی سیاسی یا اقتصادی درک شده در منطقه یورو حساس است، زیرا معاملهگران به سمت وضعیت امن فرانک سوئیس هجوم میآورند. این تمرکز منطقهای به این معنی است که اخباری که برای یک جفت ارز اصلی یک اتفاق کوچک است، میتواند برای یک جفت ارز فرعی یک رویداد بزرگ باشد.
پوشش خبری کمتر
اخبار مالی بیشتر بر روی جفت ارزهای بزرگ تمرکز دارد، بنابراین جفت ارزهای کوچکتر اغلب نادیده گرفته میشوند. از آنجا که آنها پوشش مداوم ندارند، وقتی اخبار مهم ناگهان ظاهر میشوند — مانند یک اظهار نظر غیرمنتظره از بانک مرکزی سوئد — واکنش در بازار میتواند دیر شود و سپس با واکنش شدید روبرو شوند. با مشارکت کمتر معاملهگران، همه با عجله همزمان پوزیشنها خود را تغییر میدهند و باعث میشوند که: این حرکت بزرگتر از آنچه واقعاً هست به نظر برسد. مثل این است که در یک اتاق آرام باشید که حتی یک زمزمه هم بلند به نظر میرسد.
به همین دلیل است که اغلب به مبتدیان هشدار داده میشود که از این نوسانات دوری کنند. اما برای معاملهگر آگاه، نوسانات ذاتاً بد نیستند — بلکه صرفاً منبعی از انرژی پتانسیل بالاتر هستند که باید به درستی مدیریت شوند.
مزیت دوم: امتیاز نادیده شده: فرصتی برای رشد
این عدم توجه، مزیت استراتژیک شماست. از آنجا که جفت ارزهای فرعی دائماً توسط هر بانک و خبرگزاری بزرگ پوشش و بررسی نمیشوند، میتوانند فرصتهای دست نخورده باشند. این میتواند منجر به موارد زیر شود:
- الگوهای نموداری شفافتر: با «سروصدای» کمتر بازار و تعداد کمتری از معاملهگران الگوریتمی که بر بازار تسلط دارند، الگوهای نموداری و سطوح حمایت/مقاومت کلیدی گاهی اوقات میتوانند برجستهتر و قابل اعتمادتر باشند.
- تمرکز بر اصول بنیادی یا فاندمنتال: معامله پوند/دلار استرالیا شما را مجبور به تجزیه و تحلیل اقتصاد بریتانیا و استرالیا میکند و شما را از تأثیر قریب به اتفاق اخبار ایالات متحده که ارزهای اصلی را هدایت میکند، رها میکند. این به شما امکان میدهد از داستانهای اقتصادی گسسته سود ببرید.
مزیت سوم: ارزش پنهان جفت ارزهای فرعی: تنوعبخشی و مدیریت ریسک
این بحث اصلی است. در امور مالی، «تنوع بخشی سبد سرمایه» یکی از ضروریترین ابزارهای مدیریت ریسک است و جفت ارزهای فرعی به خوبی این امر را محقق میکنند.
جفت ارزهای اصلی همبستگی بالایی دارند. وقتی دلار آمریکا تقویت میشود، EURUSD، GBPUSD و USDCHF سوئیس اغلب با هم حرکت میکنند. اگر همه معاملات شما در این جفت ارزها باشد، شما با شرطبندیهای مختلف روی یک داستان اساسی (قدرت دلار آمریکا) ریسک مشابه را تکرار میکنید.
جفت ارزهای فرعی این همبستگی را میشکنند. آنها توسط موتورهای اقتصادی متفاوتی هدایت میشوند. به عنوان مثال:
- دلار استرالیا در مقابل دلار کانادا یک «جفت کالا» است که به شدت تحت تأثیر قیمت سنگ آهن (استرالیا) و نفت (کانادا) قرار دارد.
- یورو در مقابل پوند انگلیس صرفاً یک بازی با سلامت نسبی اقتصادی منطقه یورو و بریتانیا است.
- پوند در مقابل ین ژاپن/جاپان اغلب به عنوان یک فشارسنج برای ریسکپذیری جهانی دیده میشود.
با اضافه کردن یک جفت ارز فرعی به سبد ارزهای اصلی یا ماژور، شما «داراییای مالی» دریافت میکنید که همیشه مانند ارزهای اصلی حرکت نمیکند. بنابراین، وقتی معاملات دلار آمریکا شما متوقف میشود یا ضرر میکند، ممکن است آن جفت ارز فرعی بر اساس اخبار خودش به شدت حرکت کند. این به شما کمک میکند تا نتایج کلی خود را ثابت نگه دارید و ریسک سبد خود را کاهش دهید.
چگونه مسئولانه جفتهای فرعی را معامله کنید؟
این زیرعنوان به این دلیل نوشتیم که جفت ارزهای فرعی فارکس نیاز به کارخانگی بیشتر دارند.
در واقع؛ ورود به جفت ارزهای فرعی نیازمند یک طرز فکر اصلاحشده است، نه فقط یک نمودار جدید.
به همین خاطر؛ شما باید موارد زیر را قبل از گذاشتن معامله خود در نظر بگیرید:
- اندازه پوزیشن مناسب انتخاب کنید: این قانون طلایی است. نوسانات یک جفت ارز فرعی، حجم معاملات کمتری نسبت به جفت ارزهای اصلی میطلبد تا همان سطح ریسک پولی را حفظ کنید.
- به اسپرد توجه کنید: این بزرگترین هزینه معاملاتی شما است. از همان ابتدا اسپردهای وسیعتری را در محاسبات ریسک ریوارد (ریسک/پاداش) خود وارد کنید. معاملهای که برای رسیدن به بریک ایون (نقطه سربهسر) در یک جفت ارز اصلی نیاز به 5 پیپ حرکت دارد، ممکن است در یک جفت ارز فرعی نیاز به 12 پیپ حرکت داشته باشد.
- رویدادهای اقتصاد را دنبال کنید: اکنون باید تقویمهای اقتصادی، اعلامیههای بانک مرکزی و تحولات سیاسی هر دو کشور در این جفت ارز را دنبال کنید.
- با یک حساب دمو (آزمایشی) شروع کنید: بهترین راه برای یادگیری نحوه حرکت این جفت ارزها، تمرین به روشی ایمن و بدون به خطر انداختن پول واقعیتان است.
گپ آخری
جفت ارزهای فرعی فارکس ممکن است تیتر خبرها را به خود اختصاص ندهند، اما چیزی بسیار ارزشمندتر ارائه میدهند: تنوعبخشی استراتژیک در دنیایی که به طور فزایندهای به هم وابسته است. بله، آنها نوسان دارند. بله، آنها نیاز به دقت بیشتری دارند. اما برای معاملهگرانی که مایل به نگاه فراتر از موارد معمول هستند، جفت ارزهای فرعی میتوانند دیدگاههای تازهای را باز کنند — و به طور بالقوه، بازده مناسبتر با ریسک بهتری داشته باشند.
بنابراین دفعه بعد که بازارها را تحلیل میکنید، فقط به ارزهای اصلی نگاه نکنید. به طرفین نگاه کنید. فرصت واقعی ممکن است در دید ساده پنهان شده باشد — بین دو ارزی که همیشه از آنها غافل بودهاید.

