به کسانی که ادعا میکنند ارز دیجیتال کلاهبرداری است؛
اگر هر آنچه در مورد «پول واقعی» به شما گفته شده دروغ باشد چه؟
از کجا فهمیدید که ارز فیات مانند تومان، لیر، پِسو، و افغانی کلاهبرداری نیست؟
ارز فیات نیز هیچ ارزش ذاتی ندارد – پشتوانه آن چیزی جز فرمان دولت و تهدید خشونت نیست. مگر کاغذها و یا شمارههای تومان و افغانی در بانکها مقدس است؟
حکومت هر زمان که خواسته باشند، میتواند پول چاپ و ارزش پسانداز شما را 50 درصد یا بیشتر از بین ببرند. هر آن چیزی که زیاد شد، از ارزش آن کاسته میشود.
به شما دروغ گفته شده است که ارز فیات پول واقعی است. اگر واقعی است چرا هر سال بیارزشتر میشود؟ نسبت به 10 سال قبل مقایسه کنید. با یک ملیون تومان یا افغانی در کشور خود 10 سال قبل چه میتوانستید بخرید و امسال چه میتوانید بخرید؟ ارزش پول شما کاسته نشده است؟ آیا این کلاهبرداری نیست؟
مرزهای که ارز فیات تعیین میکند چه؟ اگر در ایران یا افغانستان زندگی میکنید، میتوانید بدون قید و شرط ارتباط مالی با دیگران در چین، جاپان/ژاپن، و یا آفریقا داشته باشید؟ در سیستم مالی ارز دیجیتال مثبت و در سیستم فیات منفی است.
وقتی دولتها از پول به عنوان سلاح استفاده میکنند، ارزهای دیجیتال به یک عمل اعتراضی تبدیل میشوند. ارزش آن در کد ذخیره نمیشود – در امتناع از زانو زدن شکل میگیرد.
کنترل، اطاعت میطلبد. ارزهای دیجیتال قدرت را به فرد بازمیگرداند.
حالا از خودتان بپرسید:
- در سیستم مالی سنتی بانکها میتواند پسانداز شما را مصادره کنند، برای شما مرز تعیین کند، و بانک مرکزی میتوانند نیروی کار و پسانداز شما را بیارزش کند؛ و
- در سیستم مالی ارز دیجیتال که تصمیم و قدرت در دستان شما است، شما آزادی کامل دارید، کسی کنترل ندارند، و کسی بیارزش هم ساخته نمیتواند…
…کدام سیستم کلاهبردرای است؟
سلب مسئولیت: هر آنچه در این وبسایت میخوانید، جنبه آموزشی داشته و یا دیدگاه شخصی است. مسئول تصمیمهای شما — خود شما است.
دلایل که ارز دیجیتال کلاهبرداری نیست
فقط در تیوری ارز دیجتیال استقلال مالی از سیستم سنتی بدست نمیآید. بلکه در عمل ثابت شده است. در این قسمت دلایل آورده ایم که برای ما ثابت میکند که ارز دیجیتال کلاهبرداری نیست و دارای ارزش است.
1. استقلال مالی از سیستم کهنه و متمرکز فقط با ارز دیجیتال ممکن است
منظور مان از سیستم کهنه و متمرکز — سیستم بانکی امروز است.
این سیستم کهنه است و جوابگوی نیازهای امروز نیست. در عین حال؛ متمرکز است.
فقط مدیران ارشد بانکها است که تصمیم میگیرند. شما به عنوان مشتری حق سخن گفتن ندارید. تمام.
شما برای استفاده از سیستم بانکی باید شرایط و ضوابط آن را بدون قید و شرط بپذیرید که به نفع آنها نوشته شده است.
برای نمونه؛ اگر یک بانک قمار بزند و ریسکهای حسابشده نگیرند که سبب سقوط آن بانک شوند — شما ممکن است که قسمت عظیم از واریزهای خود را از دست بدهید. اما؛ مدیران بانک حتا ممکن است به زندان هم نروند.
چرا؟
چون قانون اینگونه است.
در صورت ورشکستی یک بانک، شما فقط تا آن حد که بیمه است، دریافت میکنید. برای نمونه؛ در آمریکا شما فقط تا سقف 250 هزار میتوانید از موجودی خود را دریافت کنید. اگر میلیونها دالر داشته باشید، میلونها دالر از دست میدهید بدون اینکه سهمی در تصمیمگیری آن داشته باشید.
نمونه واقعی دیگر؛ در افغانستان پس از سقوط جمهوریت رئیس عزیزی بانک توسط طالبان احترام میشد، اما مشتریان آن حق برداشت موجودی خود را نداشت.
ارز دیجیتال شما را مستقل از این سیستم کهنه و فاسد میسازد.
در دنیای ارز دیجیتال قدرت توزیع در سرتاسر دنیا و در دستان شما است. حتا سازنده آن حق دخالت ندارد. این کاربران است که در مورد آینده آن تصمیم میگیرد. محدودیتی هم وجود ندارد. میتوانید تمام دارایی خود را برداشت کنید. شرایط سیاسی روی عملکرد آن هم بیتاثیر است.
2. اعتماد به تکنولوژی بلاکچین درست ثابت شده است
معنای اعتماد اطمینان و باور است. و اعتماد در دنیای بلاکچین اطمینان عمومی و خوش بینی کلی است درباره رویدادهایی که در بلاکچین اتفاق میافتد.
ویژگیهای زیر بلاکچین ثابت ساخته است که بلاکچین قابل اعتماد و اطمینانی است:
- دسترسی بدون نیاز به مجوز: شما برای اینکه از بلاکچین عمومی استفاده کنید نیاز به تایید یک حکومت یا یک بانک ندارید. کسی از شما پرسوپال نمیکند که چه میخواهید، چرا میخواهید، و… و ارزهای دیجیتال روی بلاکچین عمومی عرضه میگردد. برای مردم ایران و افغانستان این ویژگی اهمیت فوقالعاده دارند. چرا؟ چون تحریم آمریکا و محدودیت بانکی داخلی تاثیرگذار نیست. و شما مثل پرنده آزاد هستید که چگونه از بلاکچین استفاده میکنید.
- شفافیت: تمام تراکنشها و کارهای بلاکچین عمومی شفاف مثل آب زلال است. هر آن چیزی که اتفاق میافتد برای شما قابل دسترس و قابل بررسی است. شما حتا می توانید بهطور کامل مشاهده کنید که چگونه ساخته شده است. و حتا میتوانید کُدهای آن را کاپی و در کمپیوتر شخصی خود آزمایش کنید. همه چیز شفاف و هیچ چیز پنهان نیست. در طرف دیگر؛ بانکها رازها دارند. و شما نمیدانید که چه اتفاق میافتد. شما به یک شرکت که هدف آن کسب سود و خالی کردن جیب شما است به آن اعتماد کرده اید.
- تمرکززدایی قدرت: بلاکچین عمومی مانند بانکها یا سیستمهای پرداختی مانند ویزا نیست که افراد دیگر برای شما تصمیم بگیرند. برعکس؛ این شما هستید که میتوانید در تصمیمگیری شریک و در مورد آینده آن وزنهای داشته باشید. محدودیت هم وجود ندارد. دروازه اشتراک برای همه باز است.
- امنیت: در امنیت بلاکچین شکی نیست. و این را ثابت ساخته است. دادهها در بلاکچین با رمزگذاری امن میگردد که شکستن آن ناممکن است. طوری طرح شده است که حتا تقلبکاران وارد شود، نیز نتواند در امنیت آن خلال ایجاد کند.
- تغییرناپذیری: در بلاکچین عمومی وقتی تصمیم گرفته شد، تصمیم نهایی است و قابل تغییر نیست. کسی نیست که بتواند به نفع خود تغییر دهند — نه دادهها را و نه سیستم را. مانند شرکتهای خصوصی یا بانک مرکزی نیست که از کار خود پشیمان شد هم گذشته را تغییر دهند و هم چگونگی کار آینده را.
- مکانیزم اجماع: به فرآیند رسیدن به توافق جمعی، مکانیزم اجماع میگوید. تراکنشها با مکانیزم اجماع اثبات سهام و اثبات کار صورت میگیرد که الگوریتمی بوده و فساد ممکن نیست.
- موثریت و هزینه پایین: تراکنشها نهتنها روی بلاکچین موثر است، بلکه هزینه آن نیز پایین است. برای نمونه؛ با استفاده از بلاکچین سولانا شما میتوانید ارز در کمتر از ثانیه و با هزینه سنتی ارسال و دریافت کنید.
- ظرفیت نوآوری: برخلاف سیستم بانکی که معمولاً تغییر آن کُند است، در تکنولوژی بلاکچین تغییرات خیلی سریع است. برای نمونه؛ سرعت پردازش تراکنش ویزا در بهترین حالت 30٬000 تراکنش در ثانیه است و مدتها است که تغییر نکرده است — در حالیکه پردازش تُن و نوم بیشاز 100٬000 آزمایش شده است.
3. ارز دیجیتال مقاوم در مقابل تورم است
به دلیل اینکه ارزهای دیجیتال شفاف است، ما همه میدانیم که چه اندازه در بازار درجریان و چه اندازه قرار است که وارد بازار شوند.
و اکثریت ارزها طوری طرح شده است که عرضه آن محدود است یا اینکه سالانه مشخص است که چه اندازه وارد بازار میشود. به همین دلیل است؛ ارزش خود را حفظ میکند. برای نمونه حداکثر عرضه بیتکوین 21 میلیون و عرضه سویی 10 میلیارد است.
در سیستم بانکی سنتی؛ اگر دولت لازم ببیند پول بیرویه چاپ کرده و ارزش پول شما را 50 درصد در یک شب کاهش دهند.
مثال دنیای واقعی:
- تومان ایران قدرت خرید خود را 47 سال است که هر سال از دست میدهد. آن هم خیلی زیاد. مثلاً 40 درصد.
- لیره ترکیه هم همینطور است. سالی نبوده است که ارزش خود را بتواند حفظ کند
- پول آرژانتین نیز اینگونه است
- پول ونزویلا نیز اینگونه است
- پول لبنان هم
- و…
و حالا شما در مورد بیتکوین فقط فکر کنید.
اگر یک افغانستانی، ایرانی، ترکی، آرژانتینی، و… پسانداز خود را 10 سال قبل بیتکوین میخرید؛ حالا کجا بود؟
4. ارز دیجیتال کاربردهای وسیع در دنیای واقعی دارند
کاربردهای ارزهای دیجیتال در دنیای واقعی امروز فراتر از سفته بازی است.
تکنولوژی بلاکچین مشکلات ملموسی از بخشهای مالی، لجستیک، هویت، و حکومتداری را حل میکند.
ارزش ذاتی ارز دیجیتال با استفاده از تکنولوژی بلاکچین میتواند موارد زیر باشند:
- حواله داری و پرداختهای بیرون-مروزی: شما با استفاده از ارز دیجیتال میتواند حوالههای خود را با ارز بومی یک بلاکچین یا استیبلکوین، فوری، بدون پُرسوپال بانکها، و با هزینه پایین اجرا کنید. برای نمونه؛ شما با کارمزد تراکنش کمتر از نیم دالر/دلار روی بلاکچین تُن در کمتر از پنج ثانیه ارسال و یا دریافت کنید. اینترنت همه جا است. اما بانک همه جا نیست. ارز دیجیتال نیازمند بانک و واسطه نیست.
- توکنسازی داراییهای واقعی: شما داراییهای واقعی را مانند سهام و اوراق قرضه را توکنسازی کرده و مانند ارز دیجیتال نگهداری، ارسال، و دریافت کنید. اضافه از آن؛ با گذاشتن این توکنها به عنوان ظامن، میتوانید استیبل کوین قرض بگیرید.
- امور مالی غیرمتمرکز (دیفای): تمام کارهای بانکی امروز بهگونه غیرمتمرکز امکانپذیر شده است. شما میتوانید قرض بگیرید، قرض بدهید، و تجارت ارز کنید.
- زیربنای دادههای غیرمتمرکز: این زیر بناها فقط با ارز دیجیتال ممکن است.
- بازی و هویت دیجیتالی: داراییهای درون گیمها/بازیها و خرید و فروش آنها با بلاکچین ممکن است که دارای توکن یا ارز دیجیتال بومی است. بعضی ارزها مانند ورلدکوین امکان ایجاد هویت دیجیتالی بوجود آورده است که مقاوم در مقابل سانسور و محدودیت است.
فراتر از سفته بازی: کریپتو به عنوان حقوق انسانی
از این زیرعنوان تعجب کردید که چرا به حقوق انسانی و بشر ربط داده است؟
سیستم بانکی و پولی امروز برای شما محدودیت وضع کرده است که حق شما به عنوان بشر نیست. یعنی آزادی مالی شما را گرفته است.
شما برای استفاده از سیستم مالی بانکی نیاز به اجازه بانک دارید که داراییهای خود را پسانداز، انتقال دهید، و یا اینکه از آن کار بگیرید. این خلاف کرامت انسانی است. قرنها قبل کسی اجازه برای استفاده از امکانات مالی را نداشت. امروز چرا داشته باشد؟ مانند قرنها قبل شما اجازه کسی را برای استفاده از ارز دیجیتال ندارید و کسی حق پرسش را هم ندارند. سیستم از شما است.
سیستم مالی بانکی امروز شما را محدود به جغرافیا ساخته است. شما میتوانید در بعضی کشورها پول ارسال و از آنجا دریافت کنید. اما؛ آزادی این را ندارید که انتخاب کنید که در کدام کشور ارسال کنید و یا نکنید. برای نمونه؛ ایرانیها نمیتواند با استفاده از سیستم مالی امروز از جاپان/ژاپن پول دریافت کند. چرا؟ مگر شهروند عادی محکوم است؟
حرف از شفافیت بزنیم. آیا شما حق دارید که شفافیت سیستم را زیر سوال ببرید؟ شما حق دارید که بدانید پول شما چگونه مدیریت و چه کسی از آن سود میبرد. اما؛ این حق به شما داده نشده است. اما در دنیای ارز دیجیتال؛ همه چیز شفاف و در عین حال حریم خصوصی شما حفظ میشود. شما میتوانید تمام فعالیتهای شبکه را بررسی کنید. این حق شما است.
چه کسانی از ارز دیجیتال ترس دارند؟
حمله بر ارز دیجیتال از نگرانی متولد نمیشود — بلکه کنترلکنندگان حاضر جایگاه خود را در خطر میبیند.
بانکها برای کسب سود فعالیت میکند. ارزهای دیجیتال که دروازه ورود و خروج آن باز و غیرمتمرکز است برای سود بانکها خطر است. طبق بانک جهانی، بهطور متوسط سالانه 6.6 درصد پول ارسالی هزینه حواله و انتقال پول میگردد. یعنی بهطور متوسط شما برای ارسال 100 دالر/دلار 6.6 دالر هزینه حواله پرداخت میکنید. کریپتو اگر جایگزین شود سود بانکها کاهش پیدا کرده و تجارت آنها در خطر میافتد.
حکومتها از ارز دیجیتال میترسد، چون نمیتواند تراکنشهای شما رصد کند. آنها دوست دارند که شما با اجازه آنها پول انتقال دهید. استقلال نداشته باشید و زیر نظر باشید. بهانه؟ ورود و خروج ارز باید کنترل شود.
و…
سخن پایانی
سیستم حاکم ادعا میکند که نوسانات ارز دیجیتال خطرناک، بیارزش، و خطر برای جامعه است.
از خود بپرسید:
- ارز دیجیتال خطر برای کیست؟ (افراد که از سیستم سود میبرند)
- نوسانات در مقایسه با چه؟ (تومان، لیر، افغانی، بولیوار ونزویلا)
- چرا بیارزش؟ (افراد محروم از خدمات بانکی و مناطق تحریم شده مهم است)
- کدام یکی را انتخاب میکنید: کنترل یا آزادی؟