9 دلیل شکست معامله‌گران در فارکس (70 تا 90 درصد شکست می‌خورند)

در این پُست؛ برای شما 9 دلیل شکست معامله‌گران در فارکس را آورده ایم؟

چرا؟

چون اکثریت معامله گران در بازار فارکس شکست می‌خورند. در حقیقت، اکثریت معامله‌گران در تمام بازار مالی شکست می‌خورند.

(منظور مان از معامله‌گران همان تریدرها است که روزانه خرید و فروش می‌کند — و منظور مان سرمایه‌گذاران نیست)

به‌همین خاطر؛ به‌طور قانونی بروکر‌ها باید بیانیه سلب مسئولیت در وبسایت خود داشته باشند.

برای نمونه؛ این هُشدار در بروکر دوکس‌کاپی است.

این هشدار Exness.

و ما نیز چون پُست‌های مان در بازار مالی است، مسئولیت شکست شما نداشته و مطالب ما صرف آموزش و یا دیدگاه شخصی است.

پس دلایل شکست معامله‌گران فارکس چیست؟ برویم و بخوانیم که چیست!

نبود تجربه کافی

موفقیت در یک بازار نیاز به تجربه دارند. حتا به عنوان یک بنا شما نیاز به تجربه دارید.

پس؛ باید بدانید که موفقیت در بازار فارکس تجربه نیاز دارند — بازاری که عوامل نوسانات آن می‌تواند به صدها برسند.

برای نمونه؛ خیاطی و معامله‌ در بازار فارکس را در نظر بگیرید:

• یک خیاط نیاز به ماشین خیاطی، قیچی، متر، اُتو و چند چیز محدود دیگر دارند. با آن هم؛ برای حرفه‌ای شدن نیاز به تجربه استفاده از این ابزار دارند.
• در مقابل؛ با معامله در بازار فارکس شما نیاز به پلتفرم، کمپیوتر، اینترنت، انگلیسی، دانش اقتصادی، تحلیل تکنیکال و… دارید. و هر کدام اینها از خود زیرمجموعه دارند که نیاز به زمان یادگیری و تجربه دارند. برای مثال؛ یک اقتصاددان حرفه‌ای باید حداقل 6 سال تحصیل و 10 سال دنیای اقتصاد را دنبال کند تا بتواند حرفه‌ای شمرده شود. البته نترسید! شما نیاز ندارید که اقتصاددان حرفه‌ای شوید تا معامله‌گر حرفه‌ای شوید.

پس چگونه تجربه بدست آورید؟

بهترین گزینه؛ شروع با حساب دمو است.

من افرادی را می‌شناسم که فوری پس از آشنایی با پلتفرم مانند متاترید 4 با پول واقعی شروع می‌کند. این اشتباه است. شما باید با حساب دمو تجربه خود را آغاز کنید.

حرفه‌ای شدن نیاز به وقت گذاشتن، تجربه و شکست دارند. اما؛ شکست شما نیابد آنقدر بزرگ باشند که خود شما را بشکند.

پس اگر شما با حساب واقعی شروع کرده اید؛ برگردید به حساب دمو و تجربه را از آنجا شروع کنید.

پُست مرتبط: حساب دمو در فارکس: برای کسب تجربه بدون ریسک پول واقعی است

استفاده زیاد از لوریج

استفاده زیاد از لوریج دومین و در بعضی موارد حتا بزرگترین عامل شکست معامله‌گران در فارکس است. استفاده زیاد از لوریج باعث شکست حرفه‌ای‌ها نیز می‌گردد.

لوریج قرض از طرف بروکر شما است تا بتوانید دارایی بیش‌تر را کنترل کنید. درست است که این قرض به شما کمک می‌کند تا سود بیش‌تر کسب کنید — به همان اندازه شانس ناکامی شما نیز افزایش می‌دهد. در واقع؛ لوریج مانند شمشیر دولبه است. اگر درست استفاده کنید به نفع شما و اگر سو استفاده کنید به ضرر شما ختم می‌گردد.

چرا استفاده زیاد از لوریج نامناسب است؟

شاید مهم‌ترین دلیل تاثیر روی احساسات شما باشند که باعث شکست معامله‌گران در فارکس می‌گردد. وقتی احساسات وارد عمل شد — تصمیمات شما کم‌تر حساب شده است و باعث قبولی ریسک حساب‌نشده می‌گردد.

بروکرها به شما اجازه می‌دهد که لوریج 1:200 را نیز انتخاب کنید. اما؛ برای شما پیش نهاد می‌گردد که حداکثر 1:50 انتخاب کنید. یعنی از 1:50 بیش‌تر هرگر.

پُست مرتبط: لوریج (Leverage) چیست؟ [برای مبتدیان بازار مالی]

نادیده گرفتن مدیریت ریسک

ریسک احتمال وقوع یک رویداد نامطلوب مانند صدمه و یا باخت در بازار مالی است. متوجه باشید که ریسک احتمالی است — قطعی نیست.

ریسک در بازار مالی تعداد آن خیلی زیاد است. مثلا؛ رویدادهای اقتصادی که ممکن طبق انتظار نباشند، نتیجه انتخابات، و…. همه ریسک اند و می‌تواند روی نتیجه معامله شما تاثیر بگذارند.

بنابراین؛ چون تعداد ریسک‌ها زیاد است، شما باید از ابزار مدیریت ریسک استفاده کنید. اگر استفاده نکنید، احتمال رویداد نا مطلوب همان باخت بیش‌تر می‌گردد.

ابزارهای مدیریت ریسک در بازار فارکس می‌تواند قرار زیر باشند:

• استفاده از سفارش توقف ضرر (حد ضرر)؛
• گذاشتن حد سود؛
• محاسبه درست نسبت ریسک ریوارد؛
• تعیین ریسک مطلوب: مانند ریسک کردن حداکثر دو درصد ارزش حساب؛ و
• تنوع بخشی معاملات.

استفاده نکردن از ابزار مدیریت ریسک مانند این است که شما خود را به چاه بیندازید و راه برگشت نداشته باشید.

عدم کنترل احساسات

احساسات تاثیر منفی مستقیم روی تصمیمات شما دارد. به هر اندازه که احساساتی شوید — به همان اندازه روی تصمیم شما تاثیر داشته و احساساتی تصمیم می‌گیرید.

برعکس دیگر حرفه‌ها؛ یک معامله‌گر یا تریدر هر لحظه با تصمیم‌گیری روبرو است. به همین دلیل شناخت و کنترل آن نیز مهم‌تر است.

کنترل احساسات بستگی به شناخت از خود ما دارد. همه‌ای ما دارای طمع و ترس کم و یا زیاد هستیم.

پس تلاش کنید که خود را بشناسید و تا حد امکان خود را کنترل کنید.

پُست‌های مرتبط:

• شناخت احساسات در معاملات آنلاین: طمع، ترس، جبران ضرر، حسادت، خشم و گناه
• فاد (FUD) چیست؟ چگونه ترس، عدم اطمینان، و تردید تصمیات شما را شکل می‌دهد
• فومو (FOMO) چیست؟ شناخت حس از دست دادن فرصت
• شاخص ترس و طمع چیست؟ [برای مبتدیان ارز دیجیتال و بورس]

انتظارات غیر واقعی

بعضی‌ها با تماشای چند ویدیو یا چند بُرد پی در پی احساس می‌کند که حرفه‌ای شده است. این سبب افزایش اعتماد به‌نفس کاذب شده و هدف‌های بزرگ مانند: دو برابر کردن دارایی در یک هفته و میلیونر شدن در شش ماه تعیین می کند.

هدف‌های بزرگ خوب است. اما؛ باید واقع بینانه باشند.

در بازار فارکس قرار نیست که خیلی سریع پولدار شوید — امکان دارد اما حتمی نیست.

وقتی انتظارات خود را افزایش دهید سبب می‌شود که شما ریسک بیش‌تر کرده و معامله بیش‌تر کنید. و ممکن است که تحلیل شما کامل نبوده و با احساسات عمل کنید.

مثلا وقتی انتظار دارید و هدف تعیین کردید که در شش ماه میلیونر شوید؛ از دورن تقریبا مجبور می‌شوید که روزانه چندین معامله داشته باشید. چندین معامله بار ذهنی شما را افزایش داده و خسته می‌سازد. و با خستگی به احتمال قوی تصمیمات ضعیف می‌گیرید.

دنبال کردن شایعات

شایعات، تحلیل‌گران خود خوانده و… زیاد است. و دنبال کردن آن به احتمال قوی منجر به شکست شما می‌شود.

امروزه در سایت‌های اجتماعی پُر است از آدم‌های که تحلیل می‌کند.

برای نمونه؛ افراد مانند رابرت کیسوساکی (نویسنده پدر ثروتمند و پدر فقیر) همیشه در مورد رکود اقتصادی (Recession) حرف می‌زند. در حقیقت اکثریت پیش‌بینی آن فرد دروغ ثابت شده است. در حال حاضر بیش از یک ملیارد دالر آمریکایی نیز بدهی دارد. این افراد وظیفه جلب توجه دارند. دیدگاه آن بازار را تغییر نمی‌دهد.

اگر شما دنباله‌رو اینگونه افراد و یا شایعات باشید، به احتمال قوی تحلیل کافی قبل از معاملات انجام نداده و احساساتی برخورد می‌کنید.

نادیده گرفتن فاندمنتال

تحلیل فاندمنتال در مورد پیدا کردن ارزش واقعی سهام یک شرکت، ارز دیجیتال و یا ارز ملی یک کشور است — مانند تحلیل تکنیکال نیست که با الگوهای نمودار آینده را پیش‌بینی کند.

نادیده گرفتن آن شاید سبب گردد که هرگز حرفه‌ای نشوید و یک دلیل شکست در بازار فارکس برای شما باشند.

چرا؟

چون روندهای میان مدت و بلند‌مدت به‌خاطر داده‌های فاندمنتال یا بنیادی است. الگوهای نمودار (مخصوصا کوتاه مدت) صرف نتیجه عکس‌العمل‌های معامله‌گران است.

برای نمونه؛ افزایش صادرات و یا رشد صنعت جدید در یک کشور می تواند به ثبات یا تقویت ارز یک کشور برای بلند مدت کمک کند. چرا؟ چون شغل می‌آورد، باعث ورود ارز خارجی می‌گردد، باعث اعتماد و ثبات در اقتصاد میگردد و…

پس لازم است که تحلیل فاندمنتال را نادیده نگرفته در کنار تحلیل تکنیکال آن را دنبال کنید.

معامله خلاف روند

روند دوست شما است. اگر با دوست خود نباشید ممکن است که ضعیف شده و شکست بخورید.

اگر شما خلاف روند معامله کنید، به این معنا است که شما تلاش برای پیدا کردن سقف و کف روند می‌کنید. این اشتباه است.

چرا اشتباه است؟

چون هیچ کسی به‌طور دقیق نمی‌داند که ختم روند (سقف یا کف) کجا است. و شما نیز کسی نیستید که بدانید ختم روند کجا است.

عدم استراتژی مشخص

استراتژی تصمیم‌گیری درباره اینکه چه کنیم و چه نکنیم تا موفق شویم است.

و شما باید استراتژی داشته باشید. یا به زبان دیگر؛ برای اینکه در فارکس موفق شوید باید اینکه چه کار را انجام دهید و چه کار را انجام ندهید تصمیم گیری و مشخص کرده و به آن پابند باشید — مگر اینکه استراتژی شما ناکام باشند.

بدون استراتژی شما در بازار فارکس مانند یک مسافر سرگردان در دشت خواهید بود — نه راه مشخص و نه جهت.

در نتیجه؛ باید پیشاپیش باید در موارد زیر برنامه و استراتژی داشته باشید؛

• معیار باز کردن معامله؛
• معیار بستن معامله؛
• چند مدت باید نگهدارید؛
• چه کار باید انجام دهید اگر بار بار معامله شما به ضرر ختم شد؛
• چگونه احساسات خود را مدیریت کنید؛
• و…..