حد سود و حد ضرر مشهور به سطحهای تیک پرافیت (Take Profit – TP) و استاپ لاس (Stop Loss – SL) نیز است. این دو اصطلاحی است که همه تریدرها یا تاجرها بدون استثنا باید با آن آشنایی داشته باشند چون برای خروج از بازار نقش مهم دارند.
حد سود یا تیک پرافیت قیمتی است که یک معاملهگر به فایده خود اکتفا کرده و از بازار خارج میشود. در مقابل، حد ضرر قیمتی یا استاپ لاس است که یک معاملهگر احساس میکند که ضرر تا این حد بس است و برای جلوگیری از ضرر بیشتر باید از بازار خارج شود. تعیین این قیمتها معمولا با کمک ابزار تحلیل تکنیکال انجام میشود. به همین خاطر بین تحلیلگران تکنیکال بیشتر معروف است.
همانگونه که زمان وارد شدن به بازار مهم است، زمان خارج شدن آن نیز مهم است. بنابراین، پیشبینی قیمت مناسب پس از رسیدن به سود مشخص و یا زیان مشخص برای خروج و مدیریت ریسک الزامی است.
چرا باید از حد سود و حد ضرر استفاده کنیم؟
دلایل عمده استفاده حد مفاد و ضرر میتواند موارد زیر باشند:
- مدیریت ریسک: خطر یا ریسک به معنای احتمال رویداد غیر مطلوب است. و در بازار مالی این رویداد غیر مطلوب همیشه محتمل است. یک تریدر حرفهای تعیین میکنند که کدام حد سود کافی است تا از قربانی تغییر روند و در آخر ضرر زیاد نگردد. از اینکه ضرر همیشه احتمال آن وجود دارد، باید پس از حد ضرر مشخص، آن را پذیرفته و از زیان بیشتر جلوگیری کنید.
- کنترل احساسات در معامله: احساسات احتمالا بزرگترین دشمن پیروزی شما در بازار مالی است. به مجرد که احساسات پیروز شود، ناکامی شما چندین برابر میگردد. تعیین حد سود و حد ضرر در جریان باز کردن معامله، به شما کمک میکنند که احساسات شما را کنترل نکند و یا اینکه کمتر تاثیر داشته باشند. برای نمونه شما میتوانید حد سود و حد ضرر را تعیین و دستگاه خود را خاموش کنید. در این صورت، احساسات تاثیری روی معامله شما نداشته، بلکه بازار و تحلیل شما است که سرنوشت معامله را تعیین میکند.
- محاسبه نسبت ریسک-ریوارد (خطر-پاداش): تعیین حد سود و ضرر پس از محاسبه ریسک و پاداش صورت میگیرد. این سطحها به شما کمک میکند که میزان احتمالی سود و زیان خود را محاسبه کرده و با احساس کمتر وارد بازار شوید.
تعیین حد سود و حد ضرر
برای تعیین سود و زیان قابل قبول باید از ابزار تحلیل تکنیکال استفاده کنیم. کسانی که از تحلیل فاندمنتال برای تجزیه و تحلیل بازار استفاده میکند، توجه به رویدادهای اقتصادی و سیاست کشورها دارند نه خطهای ترسیم شده روی نمودار.
روش زیر معمولا برای تعیین حد سود و حد ضرر استفاده میشود:
1. خطوط مقاومت و حمایت
این خطوط قیمتهای است که احتمال معاملات بیشتر در آن وجود داشته و تغییر روند یا اصلاح بازار در آنجا بیشتر محتمل است.
خطوط مقاومت و حمایت را با نگاه به گذشته نمودار پیشبینی میکنند. این خطوط احتمالا در گذشته نیز قیمتهای مهم را نشان داده است که مردم در آنجا تمرکز بیشتر داشته اند.
خط مقاومت جایی است که احتمال کاهش قیمت از آنجا ببعد بیشتر احتمال دارند. خریدار، حد سود خود را و فروشنده حد ضرر خود را اینجا تعیین میکند.
خط حمایت سطحی است که احتمال افزایش قیمت از آنجا ببعد بیشتر است. خریدار حد ضرر و فروشنده حد سود خود را در اینجا انتخاب میکند.
2. میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
مووینگ اوریج یک اندیکاتور تکنیکال است که انواع و اقسام دارند. ما در اینجا از انواع و ویژگی آنها یاد نمیکنیم.
اما گراف یا نمودار میانگین متحرک متوسط تغییرات را محاسبه میکند. اگر قیمت بالاتر از این خط باشند، روند صعودی و اگر پایینتر باشند، روند نزولی است.
در روند صعودی، اگر قیمت این خط میانگین متحرک را بشکند، احتمال تغییر روند وجود دارد. به همین خاطر، بعضی تریدرها از آن برای تعیین حد و ضرر خود استفاده میکند.
3. محاسبه تغییرات درصدی
در صورت که روند درصد مشخص از قیمت حداکثری پایین تر یا از قیمت حداقلی بالاتر برسند، تغییر روند را پیشبینی میکند.
برای نمونه در آمریکا، وقتی شاخص داو جونس بیشتر از 20 درصد سقوط کند، اقتصاددان خطر روند نزولی را اعتلان میکند.
اما، تغییر 20 درصد در روند در سطح کلان پذیرفته شده است.
در سطح کوچک از ابزار تحلیل تکنیکال مانند فیبوناچی استفاده میکند. مثلا برگشت 50 درصدی را یک خط مقاومت قوی در نظر می گیرند و ممکن است حد سود و یا حد ضرر را آنجا در نظر بگیرند.
4. دیگر اندیکاتورهای تکنیکال
اندیکاتورهای زیادی است که برای اندازه گیری حد سود و حد ضرر از آن کار گرفته میشود. برای نمونه آراسآی و مک دی از نمونههای آنها است.