میانگین هزینه دلاری (Dollar cost averaging – DCA) احساسات را نادیده گرفته—و نوسانات بازار را به نفع شما ختم می‌کند. جای تعجب نیست که اسطوره‌هایی مانند وارن بافت و پیتر لینچ از آن برای افزایش ثروت خود به‌طور پیوسته و بدون استرس زمان‌بندی بازار استفاده کرده است.
در این پُست به زبان ساده برای شما بیان می‌کنیم که چرا این روش آهسته و پیوسته را در نظر بگیرید.
میانگین هزینه دلاری چیست؟
به زبان ساده؛ میانگین هزینه دلاری یا دالری روش سرمایه‌گذاری یک مبلغ مشخص در فاصله منظم زمانی و بدون توجه به شرایط بازار است.
برای نمونه، اگر شما مبلغ 500 دلار/دالر را هر ماه بدون توجه به نوسانات بازار در یک صندوق سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری کنید، شما از میانگین هزینه دلاری استفاده کرده اید.
به مرور زمان، این روش ثابت قدم به شما کمک می‌کند که تاثیرات قله و دره بازار را محدود کرده و قیمت میانگین که شما پرداخت می‌کنید کاهش دهد.
چهار دلیل که میانگین هزینه دلاری را در نظر بگیرید
دلایل زیاد می‌تواند برای انتخاب میانگین هزینه دلاری قانع کننده باشند.
در اینجا ما برای شما چهار دلیل معروف آن را آورده ایم.
1. اعمال این استراتژی ساده است
استراتژی ساده را همه دوست دارند. مگر نه؟
پیاده کرده استراتژی میانگین هزینه دلاری ساده‌ترین آنها است. شما فقط پس از مدت مشخص مانند هفته یا ماه یک مبلغ مشخص پول خود را صرف خرید یک دارایی مالی می‌کنید.
این استراتژی نیاز به حدس و گمان را از بین می‌برد. شما پس از یک دوره تحقیق، مدام به خرید آن پس از مدت مشخص ادامه می‌دهید.
2. می‌تواند مقرون به صرفه باشند
ارزش یک دارایی مالی مانند سهام یا ارز دیجتیال پیوسته دارای نوسانات است.
قدرت خرید مبلغ مشخص—زمانی‌که قیمت یک دارایی پایین است—افزایش پیدا می‌کند. این می‌تواند به نفع شما ختم شوند.
تصور کنید که شما قانع شده اید که در بلند مدت ارزش سولانا می‌تواند خیلی باشند. پس تصمیم گرفته اید که ماهانه 100 دلار/دالر را به خرید این ارز اختصاص دهید. در این صورت، زمانی که قیمت هر سولانا به 100 دلار یا دالر می‌رسد شما می‌تواند یک سکه کامل را بخرید. در حالیکه، در قیمت 200 دلار صرف نیم سکه را می‌توانستید خرید کنید.
اما، اگر فقط سکه مشخص می‌خریدید—برای هر سکه سولانا بطور میانگین مجبور بودید که مبلغ بیشتر پرداخت کنید.
مثال: شما تصمیم گرفته اید که در هر دوره ماهانه 100 دلار را به خرید سولانا اختصاص دهید. اما؛ دوست شما تصمیم گرفته است که هر دوره یک سکه کامل خرید کند.
به جدول مقایسوی زیر دقت کنید. فرض بر این بوده است که قیمت سکه در هر ماه 50 دلار افزایش پیدا کرده است.
شما می‌توانید برنده باشید. برای هر سکه شما 96.15 و دوست شما 125 دلار پرداخت کرده است.
3. شما با این استراتژی از اشتباهات بزرگ در جریان نوسانات جلوگیری می‌کنید
تغییرات سریع احساسات را وارد می‌کند.
در صورت نوسانات زیاد در یک روند نزولی شما ممکن است تصمیم سریع برای فروش بگیرید. و همین گونه، در روند صعودی که قوی به نظر می‌رسد، ممکن است بخرید.
چرا این اتفاق ممکن است بیافتد؟
ترس از سقوط بیشتر شما را تحریک می‌کند که بفروشید. و ترس از دست دادن که مشهور به فومو (Fear of Missing Out – FOMO) است شما را تشویق به خرید در قیمت بالا می‌کند.
اما؛ نوسانات همیشه هست و نباید قربانی آن بشوید.
با استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلاری شما احساسات خود را در جریان نوسانات از بین برده اید. و ممکن است که به نفع شما ختم شود.
4. کاهش ریسک اشتباهات بزرگ
با چسبیدن به میانگین هزینه دلاری شما از از سرمایه‌گذاری مبلغ بزرگ در زمان نامناسب جلوگیری می‌کنید.
تصور کنید که قیمت یک دارایی (سهام، ارز دیجیتال…) به اوج خود رسیده است. در این لحظه شما حس از دست دادن پیدا کرده اید. اگر از میان هزینه دلاری استفاده کنید، صرف مبلغ تخصیص یافته را سرمایه‌گذاری می‌کنید. اما اگر یک مبلغ کلان را سرمایه‌گذاری ممکن است که اشتباه شما خیلی بزرگ باشند.
نوسانات بعضی اوقات می‌تواند نابود کننده باشند. فرض کنید که قیمت یک دارایی به 100 دالر رسید شما خریدید. بد بختانه قیمت به 50 دلار/دالر سقوط کرد. در چنین شرایط شما نصف دارایی خود را از دست داده اید. و باید 100 درصد دوباره رشد کند تا شما به سرمایه قبل از سرمایه‌گذاری خود دست یابید.
اما میانگین هزینه دلاری شما را قربانی نمی‌کند. در قیمت 100 دالر کمتر و در قیمت 50 دالر تعداد بیش‌تری خرید می‌کنید. که در این صورت، برگشت سرمایه شما با نوسانات پایین و با آرامش اتفاق می‌افتد.
5. سرمایه‌گذاران بزرگ این روش را پیشنهاد کرده است
در این قسمت پُست، از پیش‌نهادات وارن بافت و پیتر لینچ آورده ایم که برای بیش‌ترین سرمایه‌گذاران پیشنهاد کرده است.
وارن بافت (Warren Buffett) یک سرمایه‌گذاری بازنشته آمریکایی است که دارایی او در 2025 بالغ بر 150 میلیارد دلار/دالر است. او موسس برکشاید هت‌اوی است که به عنوان یکی از موفق‌ترین سرمایه‌گذار جهان شناخته می‌شود. وارن بافت بارها میانگین هزینه دلاری مخصوصا برای سرمایه‌گذاران تازه کار معرفی کرده است.
پیتر لینچ (Peter Lynch) یک سرمایه‌گذار اسطوره‌ای است که بیشتر به‌خاطر مدیریت صندوق سرمایه گذاری فیدیلتی (Fidelity) مشهور است. وی از سال 1977 تا 1990 این صندوق را مدیرت کرده و بطور میانگین 29 درصد سود سالانه داشته است. گرچند او از روش میانگین هزینه دلاری چندان استفاده نمی‌کرد اما سرمایه‌گذاران تازه کار و افراد که احساساتی هستند را تشویق به استفاده از این روش می‌کردند.
یادداشت: این روش صرف برای افرادی است که در سرمایه‌گذاری حرفه‌ای نیست و یا اینکه ریسک را دوست ندارند. افراد ذکر شده نیز هزینه میانگین دلاری را برای اینگونه افراد سفارش می‌کند.
 چیست؟ [برای مبتدی‌ها]){kind=link}